پرتقال خونی

.....................

کما

 

 

tf9d_55933774_1312944078844744_6343604326424486895_n.jpg

زندگی خاطره ی دستهای مادربزرگ

زیراندازی حصیری

که پسین های پنجشنبه

پولک های ماهی را به آن می دوخت

و عشق را
رج به رج می بافت

مرگ

رطب شیرینی ازنخلستان پدری

پدری که از پیشانی اش خورشید می چکید

همسایه ی دریا بود

 برزخ خوابی ست که

گل سرخی بین سرگیجه و تب می بیند

و دوست داشتنت

برگشتن از کماست

یک سکوت طولانی و سبز...

#دنیا غلامی

+ نوشته شده در شنبه دوم شهریور ۱۳۹۸ ساعت 12:40 توسط دنیا غلامی |